بی پرده:)

ساخت وبلاگ
هیچ چیز مثل دنیای داروها من رو وسوسه نمیکنهقرص زولپیدم قرص خواب آور خیلی قوی و به شدت اعتیاد آوره به خاطر همین اصلا ازش استفاده نکردمتا اینکه فهمیدم اگر با دوز خاصی به کسی بدی و نذاری بخوابه میتونی ازش اعتراف گیری کنیتقریباً از همه دوستام با قرص زولپیدم اعتراف گیری کردم؛)البته اصلا توصیه نمیکنم اینکار رو بکنید چون چیزهایی می‌شنوید که دلتون نمیخواد؛(یه بار هم خودم خوردم ببینم فازش چطوریه ؟اول پاهام سرد شد ، سر درد و بعدش خواب ریلکساون روز جمع دوستان جمع بود من نه چای میخورم نه قهوه نه نوشابه نه آبمیوه فقط بعضی وقت ها دمنوشولی اون روز همه اصرار داشتن که آبمیوه بخورم دلیلش رو نمی‌دونستم و شک نکردم۲۰ دقیقه بعد پاهام سرد شدن و سر درد شروع شدهمون لحظه به همشون فش میدادم و بعدش رو دیگه یادم نمیادمن فقط یه راز دارم که دوست ندارم کسی بدونه و مطمئنا ازم میپرسیدنفردا صبحش هی به دوستم پیله کرده بودمکه چی ازم پرسیدن و چی جواب دادمگفت همه چی رو لو دادی؛)لو دادی که سیگار کشیدی، مشروب خوردی، دوست دختر دار..اینا رو که گفت فهمیدم نتونستند ازم اعتراف بگیرنولی چرا؟ یعنی روی من اثر نداشت؟نهدوزش رو بالا بهم داده بودن و چون مشکل تنفسی دارم ترسیده بودن و اجازه داده بودن که بخوابم؛)و اینگونه از لو دادن رازم قسر در رفتم:) بی پرده:)...
ما را در سایت بی پرده:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbi-pardeha بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:01

الان دو ماهه شب ها بارها و بارها از خواب بلند میشمکاملا مضطرب و استرسی، باز میخوابم و باز همون‌طور از خواب بیدار میشمعلتش رو واقعاً نفهمیدم و نمیدونم؛(ولی دیشب خواب خیلی آرومی داشتم از عمل به قول دوران نوجوانی به مادرم ,خیلی خوشحال بودم قولی که 10 سال پیش به مادرم دادم رو عملی کردم ؛)(این خوشحالیه خوابم رو ساخت؛) بی پرده:)...
ما را در سایت بی پرده:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbi-pardeha بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:01

دیروز وقتی گفتم دردت به جونم، یادم رفته بود که روز اجابت دعا هاست:)(خدا هم جدیدا خیلی جدی و بی اعصاب شده؛)خلاصه که صبح دندون عقلم شکست و تو روز تعطیلی و با کنسل کردن کلی بیمار، در به در دنبال دکتر دندانپزشک بودم که سر از یه کلینیک تخصصی جدید در آوردمیه دختر خیلی جوان با دستان خیلی ظریف پیش آگهی بدی میداد؛)و شد آنچه نباید میشد، ۳/۵ ساعت با ۵ بار بی حسی کامل جراحی دندان تمام شدجالبیش وسط جراحی بود که دکتره خیلی استرس گرفته بود و بهش گفتم کار خودمم همینطور ، نگران نباش فقط به جای دو تیکه ، چهار تیکه اش کن و اینطور خودم رو نجات دادم؛)الآنم با کلی ضد درد قوی به همراه درد شدید دارم مثل بچه کوچیکا بستنی میخورم و میزنم تو سرم؛( بی پرده:)...
ما را در سایت بی پرده:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbi-pardeha بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:01